لینک کوتاه مطلب :
https://vmojahed.ir/?p=4306
VIDEO.GAME .SEPAH  80x80 - بازی های ویدئویی و فلسفه ی پنهان
جنگ نرم علیه سپاه در بازی های رایانه ای
7 تیر 1389
video.game .0.1 80x80 - بازی های ویدئویی و فلسفه ی پنهان
جمکران : حجاب ، عفاف و حیا در بازی های رایانه ای
7 تیر 1389

شاید زمانی که کوچکتر بودیم و دید واضحی نسبت به بازی های رایانه ای نداشتیم خیلی از بازی ها را بدون توجه به داستان و محتوایشان پیش می بردیم و بازی می کردیم و اصلا به هدف داستان و سوژه ی ان توجه نداشتیم .حال زمانی رسیده که دید ما نسبت به بازی های رایانه ای تغییر کرده و تا مفهوم و داستان پنهان شده در پشت یک بازی را نفهمیم دست از ان نمی کشیم.

در این مقاله سعی کردم در باره ی سری بازی های تاریخ رایانه ای صحبت کنم که از نظر داستانی و محتوا خیلی فراتر از حد انتظار رفتند و اثری را خلق نمودند که به این راحتی ها فراموش نمی شود (پس در اینجا درباره ی خوب یا بد بودن بازی قضاوتی نمی کنیم.

 

بازی اول :Bio Shock

زمانی که برای اولین بار نام بازی Bio shock را شنیدم چندان به ان توجهی نداشتم ولی به قدری تبلیغات پیرامون این بازی زیاد بود که کنجکاو شدم و به دنبال ان رفتم . بازی به قدری اهمیت داشت که هر منتقدی ان را بازی می کرد محال بود امتیاز کمتر از 8 را به ان بدهد و در حال حاضر شماره ی اول از این بازی امتیاز 9 از 10 را به خود اختصاص داده است.

Bio Shock داستانی را ارائه داد که نمونه ی ان را قبلا به ندرت و یا شاید اصلا ندیده بودیم . داستان این بازی توسط فردی ابداع شد که هیچ سر رشته ای از بازی های رایانه ای نداشت و جزو افراد قشر پایین جامعه بود . بعد ها این مسئله باعث شد که شرکت سازنده 2K GAMES حسابی خجالت زده شود که چرا ایده ی این بازی را از شخصی دیگر به سرقت برده البته من این خبر را در یکی از سایت های معتبر بازی های رایانه ای خواندم و در مورد صحت ان اصلا اطلاع ندارم .

داستان بازی در ظاهر شاید خیلی ساده به نظر برسد و خواننده این گونه فکر کند که در داستان بازی چه چیزی است که همه را متحیر ساخته؟

ساختن دنیای دیگر کار خیلی مشکلی است و از ان مشکل تر که ان دنیا مکانی باشد که همه از نوعی بیماری روانی رنج می برند و در مکانی ساخته شده باشد که از دسترس بشر بسیار دور است.

این بازی بازیکن را به شهری می برد که نظم مهمترین چیز و زندگی راحت شعار ان است .در صورتی که این ظاهر ماجراست و خشونت تنها در غالبی نرم و در کالبدی به دور از هرگونه نشانه از ان گنجانده شده است. چرا در این شهر انسان ها چهره ی اصلی خود را نمایان نمی کنند و چرا اینگونه به جان هم افتاده اند ؟ چرا کودکان بی ازاری باید مورد ازمایشات مرگبار قرار گیرند و چرا باید از علم و تکنولوژی و هم چنین روبات هایی که برای خدمت به بشریت ساخته شده اند سو استفاده شود؟ شاید بازیکن در طول بازی به این پرسش ها برخورد کند و به جواب انها برسد و با خود فکر کند که ایا ممکن است شهری به همین شکل در دنیای واقعی ساخته شود ؟در این بازی محیطی کلاسیک به همراهی بعضی از ارمان های مدرن تلفیق شده است و محدوده ی زمانی در این بازی به صورت تناوبی متغیر است و بعد زمان مفهوم چندانی ندارد.

بحث در باره ی داستان این بازی بسیار زیاد است و ممکن است با ده ها صفحه نوشتن هم پایان نیابد با این حال به بررسی بازی بعدی می پردازیم که Silent hill نام دارد.

 

بازی دوم:Silent Hill

بازی های ترسناک معمولا برای ترساندن مخاطبشان از موجودات عچیب و ازمایشگاهی و یا خشونت بسیار به همراه خون و صحنه های دلخراش استفاده می کنند که این امر شاید تا حدی روی بازیکن تاثیراتی بگزارد ولی زمانی که نام بازی تپه ی خاموشی یا silent hill شنیده می شود تن هر بازی کنی به لرزش در می اید زیرا که این بازی ارمان هایی را معرفی کرد که در معنای واقعی *ترس و دلهره * خلاصه می شود.

در این بازی همه چیز مبهم و دارای رمز است و بازیکن به قدری مجذوب فضا سازی بازی می شود که ممکن است برای مدتی از اتفاقات اطرافش بی خبر بماند.

راز موفقیتی که این بازی را به یک افسانه و مرجع برای بازی های ترسناک تبدیل کرده در دو جمله خلاصه ی شود.

اول داستان و دوم صدا گذاری . سازندگان از روش و سیاست صدا گذاری به بازیکن ترس را منتقل می کنند که این واقعا ایده ی بی نهایت زیبایی است و من هرگز ان تکه از بازی را فراموش نخواهم کرد ((در بازی silent hill 1 PS one )) که در هنگام جستجو در مدرسه ای صدای کشیده شدن خراش ها روی میز و صدای گریه دانش اموزانی که در این شهر بوده اند و در این مکان با هدف اموزش وقت خود را تلف می کردند.

در داستان و در کل محتوای بازی نوعی جادو وجود دارد که ممکن به هر بازیکنی سرایت می کند و او را در باتلاق خودش غرق کند . معماهای موجود در بازی با تلفیقی از عنا صر مکانیکی هم دارای روحی هستند که بوی ترس می دهند !

داستان بازی تخیلاتی است که به واقعیت می پیوندند و موجوداتی که در این بازی دیده می شوند همه به نوعی به بهترین وسواس و خلاقانه ترین نوع ممکن طراحی شده اند.

 

بازی سوم: FEAR

این بازی هم به نوعی در بین رقیبان خود دارای داستانی است که از نظر محتوا امتیازی خوب می گیرد و بازیکن را راضی نگاه می دارد.

در این بازی به یکی از اشتباهات بشریت اشاره شده که هنوز راه حلی برای ان ارائه نشده است. این اشتباه که به طور غیر اگاهانه ای صورت گرفته و باعث شده طوری نظم موجود در طبیعت به هم بریزد که حتی پپیشرفته ترین سلاخ ها هم نتوانند در برابر ان مقابله کنند.

انسانی شبیه سازی شده که با دمیدن شیطان در روحش به موجودی غیر قابل کنترل تبدیل شده است. در شماره ی اول بازی همه چیز خیلی عادی به نظر می رسد و برای بازیکن مقدمه ای از این پروژه Project Origin تا حدی رو نمایی می شود ولی در شماره ی دوم از این بازی نبرد بین شیطان و انسان شکل دیگری به خود می گیرد و در پایان بخش دوم از بازی بازیکن با چیزی برخورد می کند که او را شکه خواهد کرد.

 

بازی چهارم: Alan Wake

نویسنده ای که شیوه ی فکر و دیدش نسبت به اطرافیانش کمی متفاوت است و الگوی او در زندگی شخصی است که در دنیای واقعی مقام بزرگترین نویسنده ی داستان های ترسناک – روانی را به او دادند (S.King) .

داستان بازی طوری نوشته شده که اگر بازیکن تا 80 درصد بازی را هم طی کرده باشد باز هم نمی تواند اخر بازی را حدس بزند بازی به طرز عجیبی گمراه کننده است که وقتی بازیکن ان را دنبال می کند سیل عظیمی از فرضیه ها در جلوی چشمانش عبور می کنند . البته تا حدی می توان وابستگی این شاهکار را به بازی سایلنت هیل نسبت داد و شباهت هایی مانند مه الود بودن محیط و ایجاد علایم و نوشته ها روی دیوار را در این بازی یافت که قبلا هم در سایلنت هیل شاهد ان بودیم.

این بازی به بهترین نحو ترس را به بازیکن منتقل می کند و بازیکن را در حالتی کاملا نا امن و بی دفاع در برابر حملات موجودات بی گانه که همیشه نماد و سمبلی از تاریکی هستند قرار می دهد. داستان بازی از ان نوعی است که در اخرین لحظه شکی را به بازیکن منتقل می کند که وقتی بازیکن این بازی را تمام کرد گیج و بهت زده می ماند و در همین لحظه است که تمامی پرسش های مبهم از این بازی در برابر او قرار می گیرند . در حدود 3 سال یا بیشتر روی این بازی تبلیغات بود و تنها دلیل ان را زمانی می فهمیم که بازی را اغاز می کنیم . زمانی که من این بازی را بازی می کردم ان چنان جذب ان شدم که خیال می کردم این یک بازی عادی نیست بلکه یک سریال شبانه است که تمامی ندارد و هر لحظه ممکن است اتفاقی مسیر اصلی بازی را تغییر دهد.

همیشه بازی ها و فیلم هایی در ژانر ترسناک –روانی جزو بهترین و پر مخاطب ترین ها بودند و همواره با داستانی مهیج مخاطبین را تا اخر داستان کشاندند. تمام بازی های مورد بحث در شاخه ی ترسناک قرار داشتند و این نمایانگر این است که این نوع بازی ها دارای بهترین محتوا و داستان هستند البته لازم به ذکر است که داستان سری بازی های Call of Duty modern warfare 1 & 2 هم از نظر داستانی بالاترین امتیاز را می گیرند.

 

منبع: گویا آی تی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *